چرک نویس هذیون ها

ما زنده به آنیم که آرام نگیریم. موجیم که آسودگی ما عدم ماست...

از زبان کاربران
  • ۷ آبان ۹۸، ۱۲:۱۸ - امید رمضانی
    خوب بود

Protected by Copyscape Online Plagiarism Detector


آنهایی که "از ایران" رفته اند همانطور که دارند یک غذای سر دستی درست می‌کنند تا تنهایی بخورند، فکر می‌کنند آنهایی که مانده‌ند الان دارند دور هم قورمه سبزی با برنج زعفرانی می‌خورند و جمعشان جمع است و می‌گویند و می‌خندند.
آنهایی که مانده اند "در ایران" همانطور که دارند یک غذای سر دستی درست می‌کنند فکر می‌کنند آنهایی که رفته‌ند الان دارند با دوستان جدیدشان گل می‌گویند و گل می‌شنوند و از آن غذاهایی می‌خورند که توی کتاب‌های آشپزی عکسش هست.

آنهایی که رفته‌ند فکر می‌کنند آنهایی که مانده‌ند همه‌ش با هم بیرونند. کافی‌شاپ، لواسان، بام تهران و درکه می‌روند. خرید می‌روند… با هم کیف دنیا را می‌کنند و آنها را که آن گوشه دنیا تک افتاده‌ند فراموش کرده‌ند.
آنهایی که مانده‌ند فکر می‌کنند آنهایی که رفته‌ند همه‌ش بار و دیسکو می‌روند و خیلی بهشان خوش می‌گذرد و آنها را که توی این جهنم گیر افتاده‌ند فراموش کرده‌ند.

آنهایی که رفته‌ند می‌فهمند که هیچ کدام از آن مشروب‌ها باب طبعشان نیست و دلشان می‌خواهد یک چای دم کرده حسابی بخورند.
آنهایی که مانده‌ند دلشان می‌خواهد یکبار هم که شده بروند یک مغازه ای که از سر تا تهش مشروب باشد که بتوانند هر چیزی را می‌خواهند انتخاب کنند.

آنهایی که رفته‌ند همانطور که توی صف اداره پلیس برای کارت اقامت‌شان ایستاده‌ند و می‌بینند که پلیس با باتوم خارجی‌ها را هل می‌دهد فکر می‌کنند که آن جهنمی که توی‌ش بودند حداقل کشور خودشان بود.
آنهایی که مانده‌ند همانطور که گشت ارشاد با باتوم دخترها را سوار ماشین می‌کنند فکر می‌کنند که آنهایی که رفته‌ند الان مثل آدم‌های محترم می‌روند به یک اداره مرتب و کارت اقامتشان را تحویل می‌گیرند.

آنهایی که رفته‌ند، پای اینترنت دنبال شبکه 3 و فوتبال با گزارش عادل یا سریالهای ایرانی و اخبارهایی با کلام پارسی و ایرانی هستند.
آنهایی که مانده‌ند در حسرت دیدن کانال‌های ماهواره بدون پارازیت کلافه می‌شوند و دائم پشت دیش هستند.

آنهایی که رفته اند می‌خواهند برگردند.
آنهایی که مانده‌ند می‌خواهند بروند.

آنهایی که رفته‌ند به کشورشان با حسرت فکر می‌کنند.
آنهایی که مانده‌ند از آن طرف، دنیایی رویایی می‌سازند.

اما هم آنهایی که رفته اند و هم آنهایی که مانده‌ند در یک چیز مشترکند:

آنهایی که رفته اند احساس تنهایی می‌کنند.
آنهایی که مانده‌ند هم احساس تنهایی می‌کنند.

آنها که می‌روند وطن‌فروش نیستند.
آنهایی که می‌مانند عقب مانده نیستند.

آنهایی که می‌روند، نمی‌روند آن طرف که مشروب بخورند.
آنهایی که می‌مانند، نمانده‌‌ند که دینشان را حفظ کنند.

همه‌ی آنهایی که می‌روند سبز نیستند.
همه ی آنهایی که می‌مانند پرچم به دست ندارند.

آنهایی که می‌روند، یک ماه مانده به رفتنشان غمگین می‌شوند. یک هفته مانده می‌گریند و یک روز مانده به این فکر می‌کنند که ای کاش وطن جایی برای ماندن بود.
و آنهایی که می‌مانند، می‌مانند تا شاید وطن را جایی برای ماندن کنند.

"نشریه دانشجویی شریف"
{شهردار شیک}

نظرات  (۲)

والا ما که اینجا هستیم به هیچ وجه دلمون نمی خواد بریم و اصولا آدمی نیستیم که با دیدن مشکلات وا بده و فرار کنه
در کشور مشکلاتی هست که باید رفع بشه و ما هم ایشالا رفعش می کنیم

در ضمن اصلا هم دلمون نمی خواد بریم مغازه ای که توش شراب بفروشن! حالا تو دلت می خواد به خودت مربوطه به همه تعمیم نده....
پاسخ:
اگر این متن رو تا انتها مطالعه میکردید نوشته بود :

"نشریه دانشجویی شریف"
{شهردار شیک}

هدف من از به اشتراک گذاشتن این مطلب این بود که آنطور که فکر میکنتید نیست ! ماندن در ایران خیلی قشنگ تر از رفتنه !  و بنا به دید همه مردم نوشته شده . 
سلام سینا جان. اگر ایرادی ندارد میخوام این مطلبو توی وبلاگم به اشتراک بگذارم.
از نظر تو ایرادی نداره؟
پاسخ:
سلام مهراد جان . خیلی خوشحال میشم اگر اینکار رو بکنی . اگر خواستی آدرس بلاگت رو بذار منم یه سر بهت بزنم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی